هشدار‌های پیاپی قطعه‌سازان؛ از اهرم فشار تا بی‌حسی بازار

.
پنجشنبه - ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱:۲۱ ب٫ظ
تحریریه اتومدیا
قطعه‌سازان

تکرار هشدارهای توقف تولید قطعه‌سازان، با وجود مشکلات واقعی، اثر خود را از دست داده و به بی‌ثباتی بازار، تورم و بی‌اعتمادی می‌انجامد و چهره‌ای ناپایدار از صنعت نشان می‌دهد.

در روز‌های اخیر انجمن قطعه‌سازان به طور مداوم نسبت به توقف خطوط تولید هشدار داده است. اخطار‌هایی که همواره در رسانه‌ها برجسته شده و نگرانی‌هایی را در میان فعالان صنعت خودرو، مصرف‌کنندگان و حتی سیاستگذاران ایجاد کرده است. این هشدارها، گرچه بر مشکلات واقعی همچون بحران تامین مواد اولیه ثبت سفارشات و مسائل ارزی تاکید دارند اما رفتار مکرر در اخطار توقف تولید نیازمند نقد جدی و کارشناسانه است. زیرا تکرار بی‌وقفه این هشدار‌ها بدون اقدام عملی، عملا اثرگذاری آنها را کاهش داده است.

در علم ارتباطات صنعتی، وقتی هشدار‌ها بیش از حد تکرار شود و به اقدام عملی منتهی نشود، نوعی بی‌حسی عمومی در میان جامعه و تصمیم‌گیران ایجاد می‌شود. به طوری که حتی در مواجهه با بحران واقعی، واکنش‌های لازم به وجود نمی‌آید. به بیان ساده، تکرار هشدار‌ها بدون اقدام اثرگذاری آنها را از بین می‌برد. همچنین، رسانه‌ای کردن مکرر خطر توقف تولید بدون برنامه‌ریزی دقیق به تشدید بی‌ثباتی در بازار منجر می‌شود. این وضعیت باعث افزایش انتظارات تورمی، رشد قیمت‌ها و نگرانی‌های غیرضروری در بازار خودرو و صنایع وابسته می‌گردد. در چنین شرایطی، مصرف‌کنندگان بی‌اعتماد شده و سرمایه‌گذاران از ورود به این صنعت پرریسک اجتناب می‌کنند.

این آسیب به صنعت خودرو و قطعه‌سازی، بسیار عمیق‌تر از تأثیرات کوتاه‌مدت ارزی یا گمرکی خواهد بود. به علاوه، باید توجه داشت که تهدید مکرر به توقف تولید، بدون ارائه راهکار‌های مشخص و عملی، چهره‌ای بی‌ثبات از صنعت قطعه‌سازی به نمایش می‌گذارد. در نگاه شرکای خارجی، خودروسازان و نهاد‌های حاکمیتی، صنعتی که مدام از توقف تولید سخن می‌گوید اما برنامه جایگزین ندارد، فاقد انسجام مدیریتی و استراتژیک ارزیابی می‌شود. این موضوع می‌تواند به تضعیف قدرت چانه‌زنی صنعت قطعه‌سازی در مذاکرات و سیاست‌گذاری‌های آتی منجر شود.نکته‌ای که باید به آن توجه کرد این است که هشدار‌ها باید به عنوان «آخرین ابزار فشار» استفاده شوند، نه ابزار اصلی چانه‌زنی. هشدار حرفه‌ای باید همراه با مستندات دقیق، داده‌های آماری، جدول زمان‌بندی بحران و پیشنهاد‌های عملیاتی برای خروج از وضعیت موجود باشد. تنها در این صورت است که هشدار‌ها می‌توانند برای تصمیم‌گیران الزام‌آور و برای افکار عمومی قابل‌درک باشند.

در شرایط فعلی، انجمن قطعه‌سازان باید در نحوه اعلام هشدار‌های خود بازنگری کند. صدور اخطار‌های محدود، دقیق، زمان‌بندی شده و مبتنی بر داده، همراه با ارائه بسته‌های فنی پیشنهادی به دولت، می‌تواند هم وزن صنف را حفظ کند و هم روند تصمیم‌گیری در نهاد‌های مسئول را تسریع بخشد. این تغییر رویکرد می‌تواند به جای افزایش بی‌ثباتی، به یک راهبرد مؤثر برای نجات صنعت قطعه‌سازی از بحران فعلی تبدیل شود.

در سوی دیگر، واکنش اولیه مردم و تحلیلگران به هشدار‌های مکرر قطعه‌سازان به‌ویژه در فضای رسانه‌ای، این بوده که به نظر می‌رسد قطعه‌سازان به همراه خودروسازان خصوصی برای افزایش قیمت‌ها به یک هم‌پیمانی دست زده‌اند. بسیاری از کارشناسان معتقدند که این تهدیدات نه تنها تصادفی نیستند، بلکه به‌طور هدفمند در راستای منافع خودروسازان و قطعه‌سازان خصوصی برنامه‌ریزی شده‌اند. برخی بر این باورند که واگذاری بزرگ‌ترین خودروساز خاورمیانه به یک قطعه‌ساز، بخشی از یک استراتژی وسیع‌تر برای مدیریت بحران و در نهایت افزایش قیمت خودرو بوده است. به نظر می‌رسد در این شرایط، این تهدیدات دیگر غیرمنتظره نبوده و در آینده شاهد واکنش‌های بیشتری از سوی این گروه‌ها خواهیم بود که می‌تواند منجر به تغییرات بیشتر در بازار خودرو و قیمت‌ها شود.

 

منبع: خبرگزاری دانشجو

دیدگاه شما؟